کد مطلب:36668 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

علت عدم تساوی رزق مردم











خداوند رزقها را در عالم به طور مساوی تقسیم نكرده است. این مطلب را هم از قرآن می آموزیم[1] و هم نظر به زندگی آدمیان درستی آن را به ما نشان می دهد. علت عدم تساوی ارزاق هم این است كه این جهان دار استحقاق نیست. در آن جهان است كه مردم به تناسب استحقاقی كه كسب كرده اند، رزق دریافت می كنند و درست تر بگوییم، كسی كمتر از استحقاقش دریافت نمی كند و البته تفضل هم در كار است. در آنجا هم خداوند رزاق است اما آن رزاقیت بر مبنای استحقاق كسب شده، خواهد بود. در حالی كه در این عالم رزق مسبوق به استحقاق نیست و به پاره ای از افراد ظلم می شود مصلحت و حكمتی كه در توزیع ارزاق است و آدمیان را در مواضع مختلف می نشاند، بر ما

[صفحه 206]

پوشیده است. با این همه در شناخت رزق نباید ظاهربین بود. مثلا، پیامبر اسلام (ص) اگر چه در ظاهر صاحب مال و مكنتی نبود. اما رزقش به مراتب از بندگان دیگر خداوند افزونتر بود و چه رزقی بالاتر از وحی و رازدانی و كشف باطن عالم؟ وی صاحب كوثر بود:

انا اعطیناك الكوثر (كوثر، 1)

ما به تو كوثر (كه رزق و نعمتی كثیر است) عنایت كردیم.

یكی از مصادیق این رزق كثیر، آنچنان كه برخی مفسران گفته اند، دختر گرامی پیامبر (ص) بوده است. احوال پیامبر نیز نشان می دهند كه از رزق كثیری برخوردار بوده اند. اصولا پیامبران برخوردارترین آدمیان، مرزوقترین و متنعمترین مخلوقات خداوندند. اگر خداوند به دیگران مشت مشت نعمت بخشیده، به آنان دامن دامن ارزانی كرده است. اما آن كه واجد این همه نعمت است و ولایت دارد، لاجرم از او می خواهند كه دیگران را نیز از این رزق برخوردار نماید. در راس سلسله ی رزق بخشی، خداوند است و بعد از او اولیای وی، كه نعمتها و ارزاق الهی را به مستحقان می رسانند. از این گذشته، طاعت و تقوا نیز رزق حق اند. و به فرموده امیرالمومنین، هیچ عملی در زمینه تقوا، كوچك نیست. یعنی تقوی رزق معنوی آدمی را بالا می برد و او را متنعم می سازد:

و لا یقل عمل مع التقوی و كیف یقل ما یتقبل

هیچ عملی اگر همواره با تقوا باشد، كم نیست. و مگر می شود چیزی كه مقبول می افتد كم باشد؟ (حكمت، 91)

به هر حال تفاوت در رزق بسیار فراوان است و نمی توان طالب محو این تفاوتها بود.

و لا تتمنوا ما فضل الله به بعضكم علی بعض (النساء، 32)

[صفحه 207]

تفضیل و برتری كسانی بر كسان دیگر و تفاوتهای تكوینی و طبیعی موجود در این عالم عین موجودیت این عالم است[2] و فهم این مطلب عین جهان شناسی است و این سوال كه «چرا برخی پیامبر شده اند یا از ارزاق فراوانتری برخوردارند»، دخالت گزاف در مدیریت الهی است. در قیامت می توان پرسید كه چرا فلان كس در بهشت است و دیگری در دوزخ. پاسخ این سوال را استحقاقهای كسب شده ی پیشین می دهند. اما تفاوتهای موجود در این جهان لازمه ی نظام طولی این عالم است. رزق باید از دست یكی به دست دیگری برسد و آدمیان محتاج یكدیگر باشند.


صفحه 206، 207.








    1. او لم یرو ان الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر... (روم، 37) و با همین مضمون (رعد، 26)، (اسراء، 170)، (قصص، 28)، (عنكبوت، 62)، (سبا، 36 و 39) و آیه 71 سوره نحل: و الله فضل بعضكم علی بعض فی الرزق... و آیه 212 سوره بقره: و الله یرزق من یشاء بغیر حساب.
    2. قال امیرالمومنین (ع): لا یزال الناس بخیر ما تفاوتوا فاذا استووا اهلكوا. (بحارالانوار، ج 74 الروضه، ص 383.